تاریخ : سه شنبه 92/6/19 | 2:51 عصر | نویسنده : سبا
از چی بگــــم برات ؟ شاید قصه دوس داری
قصهء کلاس رفتن توی دانشــگاهِ غیر انتفاعی
اگه قصه تلخه ، مثه استاد توِ کلاس
بد ترین جای دنیا ، دانشگاه ماس
که نشستند مثه بُــز و هی میگن کاشکی
یه استاد خوب جای این لجن داشتیم
محمد برگـشــت ، از بغلی مدادشو گرفت
یهو استاد پرید روش مچشو گرفت
اون استاد بد ، با داد و فریاد گفــت
زود برو بیرون ، ولـی دَرَم قفل بود …
بدبخــــت شدم ، استاد بیرونم کرد ایـــــزد
ای کاش جای بیرون کردنم، یکم منو میزد
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـی که
استادش دل نداره ، مثـه پلاسـتیکه
اصَـن میخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده
دیگه درس نمیخونه، میگه مدرک کیـلو چنده
از چی بگـــــــــم؟ استادی که خیلی خوشگله
یا نخندیدن به قیافش که خیلی مشگله؟